تا من زنده هستم امکان ندارد ساکت باشم

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

امام‌جمعه تهران پس از بازگشت نواب از مصر به ملاقات رهبر فداييان رفت و گفت: «اعلي‌حضرت براي تجليل از مقام فضل و كمال آقاي نواب صفوي، نيابت توليت آستان قدس رضوي را به ايشان تفويض مي‌كنند و اختيار مي‌دهند كه آقاي نواب صفوي درآمد آنجا را با نظر خود به مصارف شرعيه برسانند... مشروط بر اينكه در كار سياست مملكت هيچ مداخله‌اي نداشته باشند.»

چهره نواب از خشم سرخ شد و گفت: «پسرعمو، اينكه به شما مي‌گويم‌، مكلف هستيد كه عيناً به اين سگ پهلوي برسانيد! به او بگوييد كه تو مي‌خواهي مرا با دادن پست و مقام و پول فريب بدهي و خودت آزادانه هر كاري كه مي‌خواهي با دين خدا و مملكت اسلام انجام دهي؟ اين محال است... تا من زنده هستم امكان ندارد ساكت باشم و بگذارم تو هر كار كه مي‌خواهي انجام دهي.»


شهید سیدمجتبی نواب صفوی

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم

 

پزشک یهودی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

سلیمان برجيس، يك پزشک يهودى بود كه بهايى شده بود. او در کاشان علاوه بر کار طبابت، داروخانه هم داشت و به مسلمان‏هايى كه ضد بهائیت بودند داروى اشتباهى می داد و آنان را مى‏كشت.

به وسيله اين شخص حدود صد نفر از مسلمانان در آن زمان كشته شده بودند. حقیقت كم‏كم به گوش عده‏اى از مسلمانان باغیرت و متعهد كاشان رسيد و چون چاره اى نداشتند و از طرف دولت هم نااميد بودند، تصميم به قتل او گرفتند. آن ها پى فرصت مى گشتند تا تصميم خود را عملى نمایند و هشت نفر هم پيمان شدند اين كار را به انجام رسانند، و سلیمان برجيس را به سزاى اعمالش برسانند.

بالاخره موفق شدند و به بهانه طبابت، وی را به منزلی کشانده و او را به قتل رساندند. و سپس خودشان را در اختيار مأموران انتظامى قرار دادند.

به مجرد دستگيرى آن ها و اطلاع مردم، بازار كاشان بسته شد و مردم از علماى شهر تقاضاى آزادى آن ها را نمودند. شهربانى كاشان براى رهايى از دست مردم آن هشت نفر را به تهران منتقل نمود. آيت الله بروجردى و چند تن از علمای دیگر اقداماتى را براى آزادى آن ها انجام دادند. بهائی ها وكيلى به نام دكتر عبدالله رازى داشتند. وى به دفاع از دكتر برجيس می پرداخت. چند روز جريان محاكمه طول كشيد. روزى كه بنا بود دادگاه رأى خود را صادر نمايد، ناگهان سه نفر از گروه فدائيان اسلام وارد دادگاه شدند.

شهید نواب صفوی به متهمان گفت: «مطمئن باشيد تا برادران شما زنده هستند، اين دادگاه هیچ غلطى نمى‏تواند بكند». باحضور نواب صفوی جلسه دادگاه به هم ریخت و زد و خورد بین مأموران و هوادان نواب درگرفت. جستجوی مأموران برای دستگیری نواب تا بازار ادامه یافت اما موفق به دستگیری وی نشدند.

بالاخره در تاریخ 21 شهریور 1329، دادگاه با شنیدن دفاعیات وکلای طرفین، رأی به تبرئه این مسلمانان باغیرت و متعهد داد.
📚غيرتمندى و آسيب ها،محمود اکبری،ص121


شهید نواب صفوی و یارانش غیرت دینی بسیار عجیبی داشتند.

️ شهید نواب زمانی پول جمع کرد و اسلحه ای خرید تا با آن کسروی -شخصی که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت(علیهم السلام) توهین کرد- را بکشد. تا کسی نتواند به این راحتی به مقدسات اهانت کند. این نمونه غیرت دینی است.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

 

🌹شهید سید مجتبی نواب صفوی🌹   شجاعت

 

           بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم 

 

 

قرار شد با شاه ملاقاتی داشته باشد. همان روز ملاقات ، مطلبی بر علیه حجاب در روزنامه ها چاپ شده بود. قبل از اینکه پیش شاه برود درباریان می خواستند آداب و رسوم و تشریفات در حضور شاه بودن را یاد او بدهند !!! و هر بار او با قاطعیت میگفت: "خودم بلدم چطور رفتار کنم!" وقتی داخل شد ... صدای روی میز کوبیدن آمد !
ایشان محکم روی میز میکوبید و میگفت: "مگه مسلمون نیستین ؟! چرا میزارین این مطالب چاپ بشه؟!" و کلی از نحوه اداره کردن کشور انتقاد کرد و رفت . بعد از رفتنش شاه مضطرب شده بود. گفت :" این سید! مثل یک افسری که با سرباز زیر دستش صحبت میکنه با من صحبت کرد! اصلا انگار نه انگار که شاهی هست!"
خدایا جسارت مقدس نواب به ما عطا بفرما !

راوی : محمود جم
کتاب "به یاری خداوند توانا" ص55


رهبر فداییان اسلام عزیزروحت شاد

 برای شادی روح تمام شهدای اسلام ،صلوات.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم